Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-03@08:53:09 GMT

بزرگ‌مرد عابد و زاهد مشهد

تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۳۲۷۵۴

بزرگ‌مرد عابد و زاهد مشهد

به گزارش قدس آنلاین، تاریخ زندگی رهبران دینی‌مذهبی و به عبارت دیگر روحانیت شیعه، مشحون از افتخارات و ویژگی‌هایی است که نشانگر روشن‌بینی و شخصیت سازنده آنان در راستای تحقق آرمان‌های حیات‌بخش و سعادت‌آفرین اسلام و رسیدن به مقام والای انسان است. همین افراد بودند که با اعتقاد به این رسالت، از دیرباز با اینکه زیر فشار شدید قدرت‌های طاغوتی بودند، با همه توان و نیروی عظیم ایمان و اخلاص، طومار حیات ستمگران را درهم پیچیدند و با شکست آنان، صفحات افتخارآمیزی در تاریخ گشودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از این چهره‌ها که با تربیت فرزندانش برای برخاستن بر محور حق و عدالت قدم‌های بزرگی برداشت و سخت کوشیدن را به آن‌ها آموخت تا همواره در راستای مبارزه با بی‌عدالتی لحظه‌ای آرام ننشینند، مرحوم آیت‌الله سیدجواد حسینی‌خامنه‌ای است؛ بزرگ‌مردی که به عنوان پدر رهبر معظم انقلاب شناخته می‌شود. او که در خاندانی اصیل در علم و تقوا و از پدری فقیه به نام آیت‌الله سیدحسین مجتهدخامنه‌ای و مادری پاک‌دامن چشم به جهان گشود، چنان پرورش یافت که با گذشت زمانی کوتاه، با مجوز مرحوم آیت‌الله نائینی و تأیید مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حائری، اجازه روایت و اجتهاد به ایشان داده‌شد؛ عالمی که با این درجه از علم در گفتار محتاط بود و بالاتر از عملش، تقوایش بود. با همین دیدگاه، در گفت‌وگوی پیش‌ رو که هم‌زمان با سی‌وششمین سالگرد رحلت آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای منتشر می‌شود، به گفت‌وگو با آیت‌الله محمدهادی عبدخدایی از شاگردان او و عضو کنونی مجلس خبرگان، محمدمهدی عبدخدایی از دوستان و مریدان او و چندتن از همسایگان قدیمی‌اش پرداختیم که هریک به زوایایی از زندگی شخصی، اجتماعی، سیاسی و اندیشه‌های او پرد عالم قانع

مرحوم آیت‌الله حاج‌شیخ غلامحسین عبدخدایی معروف به«غلامحسین تبریزی » از علمای شناخته شده‌بود؛ که بعد از قیام مردم و روحانیت در تبریز از این شهر به مشهد تبعید شد. بعد از آن در این شهر ماند و وقتی در مشهد شاخه‌ای از فدائیان اسلام تشکیل شد؛ در راس آن غلامحسین تبریزی بود. کسی که در قیام مسجد گوهرشاد نیز حضور داشت. او علاوه بر همسایگی با مرحوم آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای، از دوستان او بود که رفت‌وآمد خانوادگی با یکدیگر داشتند. به‌واسطه همین، فرزندان مرحوم عبدخدایی خانه آقای خامنه‌ای را خانه دوم خود می‌دانستند که پس از کشته‌شدن مادرشان در جریان کشف‌حجاب رضاخانی، این رفت‌وآمدها بیشتر هم شد.

آیت‌الله محمدهادی عبدخدایی، عضو کنونی مجلس خبرگان، عضو هیئت امناء دانشگاه فردوسی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با گریزی به همین دوران و رابطه نزدیکی که مرحوم پدرش با آقای خامنه‌ای داشت و رابطه استادشاگردی خودش از ویژگی‌های شخصیتی ایشان چنین روایت می‌کند: «مرحوم آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای عالمی پارسا و مقاوم بود که توانست دوران سخت رضاخان را با مناعت طبع سپری کند. در آن دوران دین‌داری جرم بود، چه رسد به روحانی بودن. باوجود این، ایشان با پایداری و تحمل سختی‌ها سنگر روحانیت را خالی نکرد. تحمل وضعیت سخت آن زمان، به‌خصوص با کمبودهای اقتصادی، توصیف‌شدنی نیست، ولی با قناعتی که ایشان داشتند، سپری شد.

در آن وضعیت علاقه ایشان مبنی بر اینکه فرزندانش روحانی شوند و سرباز امام زمان(عج) باشند، واقعا انگیزه می‌خواست و ایشان این انگیزه را داشت. به همین دلیل پس از رفتن رضاخان و شهریور۱۳۲۰، ایشان از شخصیت‌هایی بود که فرزندانش را به حوزه علمیه فرستاد. به‌طور کلی جو خانه ایشان روحانی‌پرور بود و سه تن از فرزندان ایشان روحانی هستند.

من هم به واسطه روابط خانوادگی، در نوجوانی حتی جلسات ایشان با نام کمپانی(جلسات بحث فقهی که مرحومان آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای، آیت‌الله سیدعلی علم‌الهدی، آیت‌الله غلامحسین تبریزی و آیت‌الله سیدعلی‌اکبر خوئی مؤسسش بودند) را شرکت می‌کردم و لذت می‌بردم. بزرگ‌تر که شدم، با ورودم به حوزه علمیه برای طی سطوح عالی از ایشان تقاضا کردم که به من درس مکاسب هم بدهند. ایشان هم خصوصی این درس را برای من شروع کرد و مدت زیادی از مکاسب را در خدمت ایشان آموختم.

آن زمان در زمستان یک کرسی کوچک در منزل ایشان بود که هرطرف به زور یک نفر می‌نشست. من و آیت‌الله که خیلی در حقم لطف داشت، دور همین کرسی می‌نشستیم و می‌آموختم. همان زمان سادگی و مناعت طبع ایشان از خانه و زندگی‌شان نمایان بود. البته جو خانوادگی‌شان هم ضدطاغوت بود و این نهادینه شده‌ بود. یعنی همه بچه‌ها به این فکر بودند که لعنت بفرستند به پهلوی. به همین دلیل وقتی نذری می‌کردند، برای حاجت‌روایی مثلا صدمرتبه لعنت به پهلوی می‌فرستادند.

البته ایشان زیاد اهل اینکه این‌ور و آن‌ور برود نبود و روحانی‌هایی که اهل علم بودند، ایشان را کامل می‌شناختند و درمجموع خیلی اهل تحمل و صبوری بود. به همین دلیل در ورود فرزندانش برای مبارزه با پهلوی سختی‌های زیادی تحمل کرد و خداراشکر که خداوند متعال جبران فرمود. درمجموع باید درخت را از ثمرش شناخت. ثمره این درخت هم بسیار ارزنده است.»

بزرگ‌مرد پارسا

«مرحوم آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای با مرحوم پدرم همشهری بودند و روابط نزدیکی باهم داشتند.» محمدمهدی عبدخدایی از همرزمان شهید نواب‌صفوی با همین جمله صحبت‌هایش را از مرحوم آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای آغاز می‌کند و می‌گوید: آن زمان مرحوم آیت‌الله  یکی از شخصیت‌های فاضل و باسواد بود، اما روابط اجتماعی‌شان کم بود و حالت عابدانه و زاهدانه داشت. که همین صفت‌ها باعث شده‌بود کمتر در مجالس عمومی شرکت کند. البته ایشان اهل معرفت بود و دانش گسترده‌ای داشت و صرف‌نظر از اینکه به‌عنوان عالم مطرح بود، به‌عنوان دانشمند هم در مباحث علما نامش مطرح می‌شد و خیلی خوب درس را تفهیم می‌کرد.

مرحوم آیت‌الله خامنه‌ای لهجه غلیظ آذری داشت و آن زمان مشهدی‌ها بدون اینکه پرس‌وجو کنند که فرد موردنظر ترک کجا است، کمتر از افرادی که لهجه ترکی داشتند، استقبال می‌کردند. این موضوع هم به حمله ازبک‌ها در تاریخ مشهد مربوط می‌شد. حتی من به خاطر دارم که مرحوم پدرم تعریف می‌کرد در یکی از نمازجماعت‌هایش فردی متوجه ترک‌بودن پدرم شده ‌بود و بدون اینکه از او بپرسد ترک کجاست، تجدید نماز کرده ‌بود. این موضوع‌ها در روابط اجتماعی بی‌تأثیر نبود.
البته مرحوم آسیدجواد خامنه‌ای مریدان زیادی هم داشت، ولی کلاس عمومی نداشت و کلاس‌هایش خصوصی بود. خودش عالم بود و در خانواده‌ای عالم بزرگ شده بود و خیلی هم باقدرت، قانع و صبور بود و با بازاری‌های بازار بزرگ ارتباط زیادی داشت .

مردم هم ارادت بسیاری به ایشان داشتند.بخاطر همین نماز جماعت ایشان در مسجد ترک ها که بنده هم چندین بار پشت سر ایشان نماز خواندم؛باشکوه برگزار می‌شد به طوری که همه کسبه آن منطقه برای اقامه نماز به مسجد می‌آمدند..

البته آقا پیگیر مسائل فدائیان اسلام هم بود.پس از ۲۸ مرداد ۱۳۲۲ خورشیدی نواب صفوی برای شرکت در کنگره «موتمر اسلامی» به اردن سفر کرد. ما نیز قرار بود در این سفر نواب صفوی را همراهی کنیم، اما دولت به من و آقای خلیل طهماسبی ویزا نداد. من در مشهد ماندم و آقای خلیل طهماسبی نیز به مشهد سفر کرد. من و او در مسجد گوهرشاد علیه شاه صحبت کردیم. آقای طهماسبی پشت سر آیت‌الله سید حسن قمی نماز می‌خواند و پس از نماز به ایراد سخنرانی می‌پرداخت. کلانتری وقت جمعی اراذل اوباش را اجیر کرده بود تا سخنرانی من و طهماسبی را به هم بزنند. ما سخنرانی تندی علیه شاه کردیم پس از آن شهربانی اطلاعیه‌ای علیه طهماسبی منتشر کرد که باید او ظرف ۲۴ ساعت مشهد را ترک کند.همان شب من با پدرم به منزل آمدیم. پدرم گفت ما وعده داریم امشب خانوادگی به منزل آیت‌الله خامنه‌ای برویم. همه به آن جا رفتیم. ایشان به من گفت: من مایلم خلیل طهماسبی را ببینم. من به ایشان گفتم: امشب طهماسبی دستگیر شد. این نشان از این مساله بود که مرحوم آیت‌الله خامنه‌ای به نواب صفوی و فدائیان اسلام علاقه‌مند بوده است.

مردی از تبار امام‌حسین(ع)

آیت‌الله سیدجواد حسینی‌خامنه‌ای که نسبتش به سادات افطسی می‌رسد، یکم آذر۱۲۷۴ در نجف‌اشرف به دنیا آمد. پدرش آیت‌الله سیدحسین مجتهدخامنه‌ای از اهالی تبریز را که برای ادامه تحصیل به نجف رفته‌ بود، در سه‌سالگی از دست داد و یتیم بزرگ شد. ایشان تحصیلات دینی خود را در شهر تبریز آغاز کرد و نخستین‌بار در بیست‌سالگی راهی مشهد شد.

در این شهر زیر نظر استادان بزرگ حوزه درس‌آموخت. وی در سن سی‌ودوسالگی دوباره راهی نجف‌اشرف شد و پای درس آیت‌الله میرزای نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی و محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی) و آقاضیاء عراقی نشست و با اجازه اجتهاد به مشهد بازگشت. در راه بازگشت به این شهر، همسرش را از دست داد و در مشهد با واسطه‌گری شیخ‌علی‌اکبر نوقانی، از علمای بزرگ شهر، با خدیجه میردامادی، دختر آیت‌الله سیدهاشم میردامادی‌نجف‌آبادی، ازدواج کرد و در کوچه حوض نصرت‌الملک که امروز به کوچه سید جواد خامنه‌ای در خیابان شهیداندرزگوی۱۰ معروف است، ساکن شد. ایشان به غیر از سه‌دختر از همسر اول، صاحب چهار پسر به نام‌های محمد، علی، هادی و حسن و یک دختر به نام رباب‌سادات از همسر دومش شد.آیت‌الله حاج‌سیدجواد خامنه‌ای که در مشهد بیشتر به‌عنوان امام‌جماعت مسجد ترک‌ها(صدیقی‌ها) مشهور است، پس از ۹۳سال زندگی، در چهاردهم تیر۱۳۶۵ درگذشت. پیکر ایشان در صبح روز پانزدهم تیر۱۳۶۵ با تشییع از مسجد امام حسن‌مجتبی‌(ع) در رواق دارالفیض حرم مطهر آرام گرفت.

پرهیز از تظاهر

کوچه آیت‌الله خامنه‌ای در خیابان شهیداندرزگو نشانی سرراستی دارد که فرعی سومش با خانه و حسینیه مرحوم سیدجواد خامنه‌ای آغاز می‌شود؛ خانه‌ای که هنوز هم به سبک قدیم حفظ شده‌است. البته چندین‌بار مراجعه ما بدون بازشدن در همراه شد، اما در حسینیه باز است و جز برپایی نمازجماعت برنامه‌های متنوع فرهنگی در آن برگزار می‌شود. در همین کوچه‌پس‌کوچه‌ها اگر سر صحبت را با ریش‌سفیدها بازکنید، خاطره پشت خاطره می‌آورند از روزهای حیات مرحوم آیت‌الله حاج‌سیدجواد خامنه‌ای.

حاج‌محمد اعتمادی‌خواه ۷۷ساله یکی از همین افراد است که سال‌های زیادی مغازه‌اش محل خرید میوه مرحوم آقای خامنه‌ای بود. او با یادی از روزهای گذشته، چنین تعریف می‌کند: «آقا آن زمان بیشتر در مسجد ترک‌ها که ساختمان جدیدش با نام صدیقی‌هاست، نماز می‌خواند. البته چندسالی هم در مسجد محسن پل فردوس نماز اقامه می‌کرد. یک روز که تاریخ دقیقش یادم نیست، نمازگزارهای مسجد ترک‌ها گوسفند خریدند تا جلو پای آقا قربانی کنند. آقا وقتی رسید و این بساط را دید، برگشت به منزل و گفت نمازخواندن این های‌وهوی را نمی‌خواهد. ایشان که اهالی به نام کربلایی‌آقا هم صدایش می‌کردند، از تظاهر بسیار پرهیز می‌کرد. جلوگیری از قربانی‌کردن گوسفند هم نشان از همین صفتش دارد. از طرف دیگر، خیلی هم متقی و اهل عبادت بود.»

عالم ساده زیست

محمداسماعیل‌زاده، کفاش۹۲ ساله این کوچه، از همان ساده زیستی که همه از آن روایت می‌کنند ، می‌گوید و تعریف می‌کند:آقا قانع بود. بارها شده بود که به جای خرید کفش نو گیوه‌هایش را برای تعمیر چندباره پیش می‌آورد.

منبع: شهرآرانیوز

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: خانواده رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای مسجد ترک ها نواب صفوی آن زمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۳۲۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فتاوای آیت‌الله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد می‌کرد

حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک زاده در چهلمین نشست تخصصی همایش بین‌المللی فقه سیاست خارجی با موضوع «بررسی مبانی فقهی تبدل رأی آیت‌الله حکیم درباره تعامل با اهل کتاب» با اشاره به اینکه موضوع شناسی این بحث بسیار مفصل است و فقط به معنای بین الاذهانی که وجود دارد را در نظر می‌گیریم و منظور ما یهود و نصارا است، گفت: در مورد اهل کتاب یک سری احکام عمومی وجود دارد که هر غیرمسلمانی می‌تواند داشته باشد و یک سری احکام اختصاصی. مثلاً اهل ذمه شدن و زندگی با آزادی در ذمه اسلام و حفظ جان و مال و ناموس او و عناوین از این قبیل از اختصاصات اهل کتاب است و قائلی وجود ندارد که غیر از اهل کتاب مشمول این حکم شود.

وی ادامه داد: اما آیا برخی مسائل مانند طهارت و نجاست و یا جواز نکاح هم از اختصاصات اهل کتاب است یا میان همه کفار عمومیت دارد؟ همچنین چرا آیت‌الله حکیم را انتخاب کردیم؟ اولاً ایشان لااقل در عراق بعد از آیت‌الله بروجردی مرجع تقلید اعلا بودند، درحالی‌که اعاظم دیگری بودند و برخی قائل به اعلمیت سایرین بودند، بنابراین از این لحاظ جایگاه مهم و والایی دارند. جهت دیگر جنبه‌های اجتماعی ایشان است و اثرگذاری فتاوای ایشان بود که در سطح جامعه موج و تحول ایجاد می‌کرد. جهت سوم ارتباط خیلی خوب ایشان با شخصیت‌های جهان اسلام بود که از ایشان شخصیتی بین المللی ساخته بود. از سوی دیگر ایشان سالیان درازی فتاوای مشهوری در مورد اهل کتاب مانند نجاست اهل کتاب، عدم جواز نکاح دائم با کتابیة داشتند که مشهور بود و همه از آن مطلع بودند، اما یک‌باره و پس از سفر درمانی مرحوم آیت‌الله حکیم به انگلستان، فتاوای ایشان در این زمینه تغییر کرد و در هر صورت با توجه به اینکه ایشان مخالفینی هم داشتند، این تبدل رأی نیازمند نوعی جرئت بود.

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده با ذکر اینکه برای بررسی رأی مرحوم حکیم، آن را در دو سطح می‌توان بررسی کرد؛ سطح فقه فتوایی و سطح فقه استدلالی، افزود: در سطح فقه فتوایی به رساله‌ی عملیه و کتاب منهاج الصالحین ایشان مراجعه می‌کنیم. در رساله عملیه، ایشان در مسئله ۱۰۷ می‌گویند:«کافر یعنی کسی که غیر معترف به خداوند است یا برای خدا شریک قرار می‌دهد یا پیغمبری پیامبر خاتم را قبول ندارد، نجس است.» در باب ازدواج نیز در مسئله ٢۴٠۶ می‌گویند:«زن مسلمان نمی‌تواند به عقد کافر درآید، مرد کافر هم نمی‌تواند با کافر ازدواج دائم کند. ولی صیغه موقت با زن اهل کتاب مانعی ندارد.» منظور از صیغه هم متعه است و می‌بینم که فتوای ایشان صریح است. اما در منهاج الصالحین که دیدگاه ایشان بعد از تبدل رأی ذکر شده است، در کتاب الطهارة مورد دهم از نجاسات را کافر معرفی می‌کند و اهل کتاب را از این مورد استثنا کرده و ایشان را ذاتاً پاک برمی‌شمرد و باقی مانده‌ی آب و غذای آنها را نیز پاک می‌داند. در کتاب النکاح هم می‌گویند:«ازدواج با کافر غیرکتابی، چه دائم و چه منقطع، جایز نیست و در این حکم اجماع وجود دارد.» و در مورد ازدواج با اهل کتاب هم می‌گویند:«فی الکتابیة قولان، اظهرهما الجواز فی المنقطع و اما فی الدائم اشکال و الاظهر الجواز...» یعنی ازدواج دائم را هم جایز می‌دادند که این نظر قطعا خلاف مشهور است. هرچند ظاهرا فتوای مرحوم آیت‌الله بروجردی هم همین بوده است.

وی گفت: همچنین در استفتائات پرسیده شده از ایشان، بعد از خبر تغییر در فتاوا، سؤالات زیادی از سوی مردم در این مورد مطرح می‌شود و ایشان در پاسخ به این سؤالات که عموماً درباره‌ی طهارت اهل کتاب و پاک بودن غذا و آب خورده شده توسط آنان است، بر فتوای جدید خود تأکید دارند. از جمله در کتاب رسالة الاسلام که در پاسخ تأکید دارند که اهل کتاب طهارت ذاتی دارند، هرچند ممکن است مانند مسلمانان نجاست بر آنان عارض شود اما در صورت برطرف شدن نجاست، پاک هستند. مطلب مهم این است که این تبدل رأی در اواخر عمر ایشان صورت گرفته است و تا اواخر عمر بر همان رأی پیشین بوده اند.

استاد حوزه علمیه قم گفت: در سطح فقه استدلالی، کتاب مستمسک ایشان که اولین شرح استدلالی بر کتاب عروة الوثقی است و تاکنون نیز مورد توجه عموم فقها بوده است. هرچند این کتاب بخش نکاح ندارد و در بخش طهارت می‌توان فتوای ایشان درباره‌ی اهل کتاب را بررسی کرد. در این بخش ذیل عبارات صاحب عروه در اقسام کافر در پاورقی می‌گویند:«درباره‌ی این مطلب اجماع وجود دارد و از کتب سید مرتضی، ابن زهره، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی و... این اجماع حکایت شده است و حتی ادعای اجماع مسلمین شده است. اما درمیان اهل سنت حکم به طهارت آنان شده است.»

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده ادامه داد: به عنوان دلیل دوم به آیه ۲۸ سوره توبه استناد می‌کنند که می‌فرماید:«...إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ...» ذیل آیه اشکالاتی که به استدلال به این آیه مطرح شده را بیان می‌کنند و چند پاسخ برای هریک از اشکالات ارائه می‌دهند و سپس به عنوان دلیل سوم به سنت استدلال می‌کنند و روایاتی که از نظر خودشان مهمتر بوده را ذکر می‌کنند. بعد از آن، می‌گویند نصوصی که از آن طهارت اهل کتاب برداشت می‌شود را مطرح می‌کند و نوعی تعارض بین این دو دسته روایات ایجاد می‌شود. گام اول جمع دلالی است در این مواقع، اما از این روش استفاده نمی‌کنند بلکه در این دسته روایات خدشه وارد می‌کنند تا روایت دلالت بر نجاست اهل کتاب را برتری بدهند. این موردی خاص است که علما خلاف روش اجتهادی عمل کرده‌اند.

وی گفت: ایشان به یکایک این روایات طهارت خدشه وارد می‌کنند و در انتها سراغ به آیه حل الطعام می‌روند. تمام اینها را که می‌گویند، از مجموع آن، قول به نجاست اهل کتاب تقویت می‌شود و می‌توان گفت قائل به نجاست هستند. هرچند که بازهم انگار که مطلب برای ایشان تمام نشده است و می‌توان نوعی تردید در رأی ایشان دید. از جمله اشاره به اینکه کثرت اختلاطی که با اهل کتاب وجود داشته و به این ترتیب با حکم نجاست، حرج عظیمی برای شیعیان به‌وجود می‌آمده. البته سعی کرده‌اند اینها را با توجیهاتی پاسخ دهند و عبور کنند اما مشخص است که خودشان به یقین نرسیده‌اند. از جمله اینکه در انتهای کلام خود می‌گویند:«اقوا نجاست اهل کتاب است. هرچند روایات فراوانی درباب نکاح دائم و متعه با کتابیه وجود داشته و شهرت داشته و اصحاب طبق آن عمل می‌کردند، جا داشته اصحاب در این باره، نجاست کتابیه، بپرسند یا امام متذکر آن شود که نسبت به آن مراقبت کنند.» گویا بعد از اینکه می‌گویند اقوا نجاست اهل کتاب است، بازهم قانع نمی‌شوند و می‌گویند پس این روایات را چه‌کار کنیم؟ همچنین از مجمع البیان نقل می‌کنند، طعام اهل کتاب پاک است، اگر نیاز به تزکیه نداشته باشد و اختلاف در جایی است که نیاز به تزکیه دارد.

استاد حوزه علمیه قم گفت: در نتیجه باید گفت، ماده‌ی این تغییر رأی از جانب مرحوم آیت‌الله حکیم، در مستمسک دیده می‌شود و خود آقای حکیم نتوانسته به حکم یقینی برسد و به خاطر مطرح کردن این دست سؤالات و بی پاسخ گذاشتن آن، به نوعی زمینه‌ی این تغییر رأی را داشته است. لکن در مقام فتوا، آنگونه فتوا داد است. اما چرا ایشان به لحاظ استدلالی نمی‌تواند به‌طور قطعی قائل به نجاست اهل کتاب باشد؟ به نظر می‌رسد دلیلش نقل اجماع است. لااقل اگر معتقد به وجود شهرت فتوایی به نجاست اهل کتاب باشیم، این امر اجازه نمی‌داده که ایشان راحت به این مسئله وارد شود.

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده افزود: برای تأثیر نقش اجماع بد نیست این نکته را ذکر کنیم که مرحوم آیت‌الله خویی با وجود اینکه برای شهرت وزنی قائل نبودند و در این موضوع در التنقیح تأکید دارند که طهارت اهل کتاب مرتکز ذهنی اصحاب بوده و از این مسئله عبور می‌کردند و مسائل دیگر را مطرح می‌کردند و به‌خاطر پرهیز نداشتن اهل کتاب از نجاسات، عمده مسائل حول این امر بوده است و گفته‌اند نمی‌توانیم به اخبار نجاست فتوا بدهیم، اما با عنایت به وجود شهرت در این زمینه، فتوا به طهارت مشکل‌تر است و به همین دلیل قائل به رعایت احتیاط واجب در این زمینه هستند و البته تا پایان عمر هم رأی خود را تغییر ندادند.

وی در پایان این نشست گفت: بنابراین می‌توان گفت زمینه تبدل مرحوم آیت الله حکیم از پیش وجود داشته و نیازی به استدلال به ادله جدید نداشته اند اما به نوعی احتیاط در فتوا داشتند و بالاخره در اواخر عمر این احتیاط را کنار گذاشتند و با قطعیت فتوا دادند.

دیگر خبرها

  • رهبر انقلاب در حاشیه نامه یکی از مسوولان امور قرآنی چه نوشتند؟
  • تأکید رهبر انقلاب بر فهم معانی کلام خداوند در کارهای قرآنی
  • ساواک چطور «شیخ احمد کافی» را حذف کرد؟
  • کاشت بیش از ۳ هزار درختچه در بلوار آیت الله خامنه‌ای قزوین
  • تبیین سرفصل‌های آموزش و پرورش تراز انقلاب/معلمان امیدآفرینی کنند
  • نگاه قرآنی و تفسیری رهبر معظم انقلاب با سخن و کلام ایشان عجین است
  • دانش‌آموزان باید بدانند چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولت‌ها نیست
  • ۲۳۳ پایان‌نامه مرتبط با کنگره اندیشه‌های قرآنی آیت الله خامنه‌ای در حال تدوین است
  • فتاوای آیت‌الله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد می‌کرد
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند